فوران اندیشه

ساخت وبلاگ
واسه ی دلتنـــگی هــر روزم،مثل یــــه نــوازشی زیبایی دو قــــدم از مـــن که دوری،دور مـن پــر میشه از تنهایی نمیخــوام حتی یــه ثانیه ازم،خستـه باشی که دلـــم میگیرهبخـــــدا وقتی تو دلگیری ازم،زنـــده بودن از توو یادم میره تو برام عین نفس می مـونی،پیش مـن بـاش که دلم وا میشه رو به روم میشینی و اینجوری،تازه دنیــــام شکل دنیا میشه قلب مــــن عاشق تر از بارونه،خود بـــارونم اینو میـــدونه پیش من هستی و بعدش میری،عطرت اما تو هوا می مــونه نمیخوام حتی یـــه ثانیه ازم،خستـه باشی که دلـــم میگیرهبخدا وقتی تو دلگیری ازم،زنده بودن از تو یــــادم میره + نوشته شده در دوشنبه بیست و ششم مرداد ۱۳۹۴ ساعت 22:7 توسط س.آرش ایرانی  |  فوران اندیشه...ادامه مطلب
ما را در سایت فوران اندیشه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farash19854 بازدید : 117 تاريخ : جمعه 9 ارديبهشت 1401 ساعت: 16:42

به خداحافظی تلخ تو سوگند نشدکه تو رفتی و دلم ثانیهای بند نشدلب تو میوه ممنوع ولی لبهایمهر چه از طعم لب سرخ تو دل کند نشد با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهرهیچ کس، هیچ کس اینجا به تو مانند نشدهر کسی در دل من جای خودش را داردجانشین تو در این سینه خداوند نشد خواستند از تو بگویند شبی شاعرهاعاقبت با قلم شرم نوشتند : نشد!                                           ((فاضل نظری))   + نوشته شده در یکشنبه فوران اندیشه...ادامه مطلب
ما را در سایت فوران اندیشه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farash19854 بازدید : 100 تاريخ : جمعه 29 اسفند 1399 ساعت: 19:57

چشم‌های تو چه زیباست خدا رحم کندماه هم محو تماشاست خدا رحم کندروی دیوار بلند دل بی‌ایمانمسایه‌ی وسوسه پیداست خدا رحم کندجای مهتاب به آن چشم نگاهی بکنیدماه مجنون شده لیلاست خدا رحم کندشانه‌ام خم شده از بار گناه و تردیددوزخ عشق همین جاست خدا رحم کندننگ بر نام اگر از تو مرا دور کندعصر من عصر زلیخاست خدا رحم کندجای منع من دیوانه کمی فکر کنیدموج دیوانه‌ی دریاست خدا رحم کند                              فوران اندیشه...ادامه مطلب
ما را در سایت فوران اندیشه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farash19854 بازدید : 119 تاريخ : جمعه 29 اسفند 1399 ساعت: 19:57

از    《زن》             همینقدر بگویم که زندگی و همه چیز با او آغاز میشود همه چیزهای زیبای دنیا عشق مهر ظرافت لطافت           همه چیز، آخر بی تـــو به کجا می‌رود این زیســتنم یــار شیـــرین‌لب و ناز و شیـــرین‌سخنم با تــــوام ای آرام جانم آن نــــاز نگاهت بگذار بپوشم تـــو را جــــای پیــــرهنم دمی از تـــو دوری بگذرد بر من یک‌ســال ای که مهــر تـــــو هوا و تن نازت وطنم با تــــو من زنده‌ام و ضر فوران اندیشه...ادامه مطلب
ما را در سایت فوران اندیشه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farash19854 بازدید : 90 تاريخ : جمعه 29 اسفند 1399 ساعت: 19:57

عشق، جذابترین خلقت شیرین خداستچشمهای ناب که نوشیدن آن عین خطاست طعم تلخی که دهد مزهی شیرین عسلمرگ تدریجی قلب است در آغوش اجل عشق، تکرار پریشانی و آشوب دل استپادشاهیست ستمکاره که منصوب دل است عشق، فریاد گره خوردهی بغضی به گلوستعشق، آشفته شدن در طلب دیدن اوست عشق، سرمنشاء بیدادگریهای غم استعشق، دلبستگی و خستگی دم به دم است؛   پ.ن : خیلی گشتم که بفهمم این شعر زیبا از کیه بلکه اسم شاعر خوبشو زیر شعر فوران اندیشه...ادامه مطلب
ما را در سایت فوران اندیشه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farash19854 بازدید : 124 تاريخ : جمعه 29 اسفند 1399 ساعت: 19:57

 

بیست سال و یا شاید سی سال دیگر...

 با دخترم از‌ کنارت رد می شوم

 تو را نمیشناسم...

 من را نمیشناسی...

 به چشمم آشنا میآیی

 دخترم را صدا میزنم...

 و

 تو برمیگردی

 

+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و دوم مهر ۱۳۹۵ ساعت 22:7 توسط س.آرش ایرانی  | 
فوران اندیشه...
ما را در سایت فوران اندیشه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farash19854 بازدید : 118 تاريخ : پنجشنبه 25 دی 1399 ساعت: 8:36

چونی بی من؟ ای همدم روزگار چونی بی من؟ای مونس و غمگسار چونی بی من؟من با رخ چون خزان زردم بی توتو با رخ چون بهار چونی بی من؟ای زندگی تن و توانم همه توجانی و دلی ای دل و جانم همه توتو هستی من شدی از آنی همه منمن نیست شدم در تو از آنم همه توای همدم روزگار چونی بی من؟ای مونس و غمگسار چونی بی من؟من با رخ چون خزان دردم بی توتو با رخ چون بهار چونی بی من؟ یکشنبه بیست و ششم دی ۱۳۹۵ |   فوران اندیشه...ادامه مطلب
ما را در سایت فوران اندیشه دنبال می کنید

برچسب : چونی,من؟, نویسنده : farash19854 بازدید : 138 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 2:48

دختر کوچولو و پدرش از روی پلی می گذشتن. پدره یه جورایی می ترسید، واسه همین به دخترش گفت: «عزیزم، لطفا دست منو بگیر تا نیوفتی توی رودخونه.» دختر کوچیک گفت:«نه بابا، تو دستِ منو بگیر..» پدر که گیج شده بود با تعجب پرسید: چه فرقی می کنه؟! دخترک جواب داد: «اگه من دستت را بگیرم و اتفاقی واسه ام بیوفته، امکانش هست که من دستت را ول کنم. اما اگه تو دست منو بگیری، من، با اطمینان، می دونم هر اتفاقی هم که بیفته، هیچ وقت دست منو ول نمی کنی.» فوران اندیشه...ادامه مطلب
ما را در سایت فوران اندیشه دنبال می کنید

برچسب : پشت گرمی,پشت گرمی در حل جدول,معنی پشت گرمی,جملات پشت گرمی, نویسنده : farash19854 بازدید : 123 تاريخ : جمعه 23 مهر 1395 ساعت: 3:14

من و سایرین فکر میکنیم میدونیم تو دل اون پرنده چی میگذره اون از اقیانوس ماتمی رنج میبره که تمام اشکهای شامگاهی و بامدادی من در برابرش حتی قطره ناچیزی هم به شمار نمیاد پیوند عاطفی ما ناگسستنیه حالا هر اندازه هم دور باشیم پرنده من از قفس کهنه و ناگشودنیش به آسمونش نگاه میکرد و در دلش از فکر رهایی قندها آب میشد اما آسمونش خودخواه شد و کاری کرد که اون ناگزیر بشه به یه قفس دیگه که تنها جنسش از دور به طلا شباهت داشت تن بده و اون میدونست که قفس یعنی حبس چه نو و از جنس طلا چه یه قفس چوبی کهنه و حالا دیگه جز ابر و بارون ندامت کاری از آسمون بر نمیاد و فوران اندیشه...ادامه مطلب
ما را در سایت فوران اندیشه دنبال می کنید

برچسب : پرنده,پرنده مهاجر,پرنده خارزار,پرنده هما,پرنده های قفسی,پرنده باز,پرنده کیوی,پرنده مینا,پرنده مهاجر داریوش,پرنده شاهین, نویسنده : farash19854 بازدید : 205 تاريخ : جمعه 23 مهر 1395 ساعت: 3:14

فوران اندیشه...
ما را در سایت فوران اندیشه دنبال می کنید

برچسب : name,meaning,m,gif,and justice for all,definition,meme,n,l,baby one more time, نویسنده : farash19854 بازدید : 102 تاريخ : جمعه 23 مهر 1395 ساعت: 3:13